داستانهای کوتاه

ساخت وبلاگ
ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺏ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺵ ﺍﺧﻼﻕ ﺗﺮﯾﻦ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ.ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺩﻭﺭﻩ ﯼ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺁﺭﻭﻡ ﻭ ﻣﺘﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ، ﺟﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺑﭽﮕﯿﻤﻮﻥ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯿﺸﻮ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﻰ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﺑﺎ ﻭﻟﻊ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﺵ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ.ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﻫﺮ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ. ﺑﻠﺪ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻣﻴﺎﻡ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻣﯿﮕﻢ.ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻗﻀﯿﻪ ﯼ ﺩﺭﻣﺎﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺯﻛﺮﻳﺎﻯ ﺭﺍﺯﻯﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ.ﺯﮐﺮﯾﺎﯼ ﺭﺍﺯ داستانهای کوتاه...
ما را در سایت داستانهای کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alishskyo بازدید : 191 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 15:21

به خاطر فوت خواهرم جهت مراسم تدفین در خانه اش حضور یافته بودم. شوهر خواهرم کشوی پایینی دراور خواهرم را باز کرد و بسته ای را که میان کاغذ کادو پیچیده شده بود، بیرون آورد و گفت: لای این تکه کاغذ یک پیراهن بسیار زیباست.او پیراهن را از میان کاغذ کادو بیرون آورد و آن را به دستم داد.پیراهنی بسیار زیبا، از پارچه ی ابریشمی با نوار های حاشیه دوزی شده. هنوز قیمت نجومی پیراهن روی آن چسبیده بود.او گفت:اولین بار که به نیویورک رفتم، هشت-نه سال پیش، ژانت آن را خرید. او هرگز آن را نپوشید، آن را برای موقع به خصوصی نگه داشته بود. به هرحال، گمان می کنم آن موقع فرا رسیده است.ا داستانهای کوتاه...
ما را در سایت داستانهای کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alishskyo بازدید : 236 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 4:12

از مدیر عامل رولز رویس پرسیدند چرا تبلیغ شما در تلویزیون پخش نمیشود ؟

جواب داد : چون کسانی که رولزرویس میخرند وقت تماشای تلویزیون ندارند !!

داستانهای کوتاه...
ما را در سایت داستانهای کوتاه دنبال می کنید

برچسب : رولزرویس,رولزرویس فانتوم,رولز رویس در ایران,رولزرویس فانتوم کوپه,رولز رویس در تبریز,رولزرویس گوست,رولز رویس در تهران,رولزرویس در ارس,رولزرویس اصفهان, نویسنده : alishskyo بازدید : 283 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 4:12

آقای راجحی میلیاردر سعودی است . او بزرگترین نخلستان خصوصی جهان را که در آن بیش از 200000 نخل وجود دارد وقف خیریه نموده است و از خرماهای این نخلستان است که در افطاری ماه رمضان از تمام حجاج پذیرایی می شود. او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است بازگو می کند . حتما بخوانید: من در خانواده ای بسیار فقیر زندگی می کردم به حدی که هنگامی از بچه های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال بیاورند خانواده ام به رغم گریه های شدید من از پرداخت آن عاجز ماندند. یک روز قبل  از اردو در کلاس به یک سئوال درست جواب دادم  و معلم من که فلسطینی بود به عنوان جایزه به من داستانهای کوتاه...
ما را در سایت داستانهای کوتاه دنبال می کنید

برچسب : سلیمان راجحی, نویسنده : alishskyo بازدید : 249 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 4:12

کشاورز فقیر اسکاتلندی بود و فلمینگ نام داشت.یک روز، در حالی که به دنبال امرار معاش خانواده اش بود، از باتلاقی در آن نزدیکی صدای درخواست کمک را شنید، وسایلش را بر روی زمین انداخت و به سمت باتلاق دوید...پسری وحشت زده که تا کمر در باتلاق فرو رفته بود، فریاد می زد و تلاش می کرد تا خودش را آزاد کند.فارمر فلمینگ او را از مرگی تدریجی و وحشتناک نجات می دهد... روز بعد، کالسکه ای مجلل به منزل محقر فارمر فلمینگ رسید.مرد اشراف زاده خود را به عنوان پدر پسری معرفی کرد که فارمر فلمینگ نجاتش داده بود.اشراف زاده گفت: " می خواهم جبران کنم شما زندگی پسرم را نجات دادی".کشاورز داستانهای کوتاه...
ما را در سایت داستانهای کوتاه دنبال می کنید

برچسب : فلمینگ,فلمینگ خوشقدمی,فلمینگ و چرچیل,فلمینگ خوشقدمی مادر,فلمینگ خوشقدمی اهنگ مادر,فلمینگ کیست,فلمینگ که بود,فلمینگ خوشقدم,فلمینگ ویکی,فلمینگ میکروب شناس, نویسنده : alishskyo بازدید : 266 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 4:11

خردمندی در کوهستان سفر می کرد که سنگ گران قیمتی را در جوی آبی پیدا کرد. روز بعد به مسافری رسید که گرسنه بود. خردمند کیفش را باز کرد تا در غذایش با مسافر شریک شود. مسافر گرسنه، سنگ قیمتی را در کیف  خردمند دید، از آن خوشش آمد و از او خواست که آن سنگ را به او بدهد. خردمند هم بی درنگ، سنگ را به او داد. مسافر بسیار شادمان شد و از این که شانس به او روی کرده بود، از خوشحالی سر از پا نمی شناخت. او می دانست که جواهر به قدری با ارزش است که تا آخر عمر، می تواند راحت زندگی کند، ولی چند روز بعد، مرد مسافر به راه افتاد تا هرچه زودتر، خردمند را پیدا کند. بالاخره هنگامی که او ر داستانهای کوتاه...
ما را در سایت داستانهای کوتاه دنبال می کنید

برچسب : قدرت درون,قدرت درون اپارات,قدرت درونی انسان,قدرت درون ماست,قدرت درونگراها,قدرت درونی چیست,قدرت درون ذهن,قدرت درون نگری,قدرت درونی انسانها,قدرت شگرف درون, نویسنده : alishskyo بازدید : 257 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 4:11